بررسی ایمونوهیستوشیمی آدنوم های هیپوفیز و مقایسه آن با تظاهرات بالینی در ۱۰۲ نمونه بلوک پارافینی
نویسندگان
چکیده
طبقه بندی معمولی آدنوم های هیپوفیز برای تعیین نوع سلول های آدنوم هیپوفیز و عمل کرد آن ها کافی نبوده و گاهی عدم تطابق بالینی با نوع سلول های مترشحه مشاهده می شود. علاوه بر آن در بعضی از آدنوم های هیپوفیز میزان ترشح در خون بسیار کم بوده و سطح خونی هورمون غیرقابل تشخیص می باشد. هدف اصلی در این مطالعه تعیین نوع ترشح سلول ها در آدنوم های هیپوفیز براساس رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی و سپس مقایسه آن با علائم بالینی بیمار بوده است. هم چنین مقایسه ای بین طبقه بندی، براساس ایمونوهیستوشیمی و طبقه بندی مورفولوژی(رنگ آمیزی هماتوکسیلن ائوزین) انجام گردید. در این مطالعه 102 بلوک پارافینی با تشخیص آدنوم هیپوفیز که دارای شاخص هورمونی lh، gh، prl، acth، tsh، fsh بودند و با روش ایمونوپراکسیداز رنگ آمیزی شدند و علائم بالینی بیماران نیز از پرونده های آن ها استخراج گردید. سپس نتایج مورد مقایسه قرار گرفت. محدوده سنی بیماران 10 تا 67 سال(میانگین 25/39) و نسبت زن به مرد 10 به 7 بود. بیست وشش ونیم درصد آدنوم ها غیر عمل کردی، 7/14% تولید کننده gh، 8/0% تولید کننده prl، 9/4% تولید کننده acth، 2% تولید کننده tsh و 1/48% تولید کننده چند هورمون بوده اند. بین آدنوم های اسیدوفیل با ترشح prl و gh و نیز آدنوم های بازوفیل با ترشح acth و آدنوم های کروموفوب با ترشح prl و gh، ارتباط معنی دار آماری وجود داشت(05/0p<) و در سایر موارد ارتباطی مشاهده نشد. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت از آن جا که در موارد زیادی از آدنوم های هیپوفیز، رابطه معنی داری بین نوع هورمون های مترشحه با نوع مورفولوژیک آدنوم در رنگ آمیزی هماتوکسیلین ـ ائوزین وجود نداشت، به نظر می رسد رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی برای تقسیم بندی آدنوم ها به عنوان یک راهنمای مهم در تشخیص صحیح و درمان مناسب ضروری باشد.
منابع مشابه
بررسی ایمونوهیستوشیمی آدنومهای هیپوفیز و مقایسه آن با تظاهرات بالینی در 102 نمونه بلوک پارافینی
Routine classification of pituitary adenomas is not appropriate for diagnosis of adenoma type and in some cases there is inconcordance between clinical presentation and histological type of adenoma. The aim of this study was to determine the type of adenoma secretion based on immunohistochemical staining. 102 paraffin blocked specimens of pituitary adenoma were stained with hormone ...
متن کاملبررسی ایمونوهیستوشیمی گیرنده استروژن در 351 نمونه بلوک پارافینی ضایعات خوشخیم و بدخیم تیروئید
مقدمه: پاتوژنز بیماریهای تیروئید مسألهای پیچیده است و عوامل ژنتیک، کمبود ید، جنس، سن، سابقه اشعه گرفتن در دوران کودکی، آنتیبادیهای محرک رشد و سایر عوامل رشد اپیتلیال در ایجاد این بیماریها نقش دارند. یافتههای اپیدمیولوژیک و شواهد تجربی موجود درباره ضایعات تیروئید، پیشنهاد کننده این موضوع است که هورمونهای جنسی زنان به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسمهای آن اثر داشته باشند. این ا...
متن کاملبررسی ایمونوهیستوشیمی گیرنده استروژن در ۳۵۱ نمونه بلوک پارافینی ضایعات خوش خیم و بدخیم تیروئید
مقدمه: پاتوژنز بیماری های تیروئید مسأله ای پیچیده است و عوامل ژنتیک، کمبود ید، جنس، سن، سابقه اشعه گرفتن در دوران کودکی، آنتی بادیهای محرک رشد و سایر عوامل رشد اپیتلیال در ایجاد این بیماری ها نقش دارند. یافته های اپیدمیولوژیک و شواهد تجربی موجود درباره ضایعات تیروئید، پیشنهاد کننده این موضوع است که هورمون های جنسی زنان به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسم های آن اثر داشته باشند. این ا...
متن کاملمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
متن کاملبی اشتهائی روانی و مقایسه آن با تظاهرات بالینی در بیماران مبتلا به کمکاری هیپوفیز
چکیده ندارد.
15 صفحه اولاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
مجله علوم پزشکی رازیجلد ۱۱، شماره ۴۲، صفحات ۵۲۷-۵۳۳
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023